شعر

شعر از ندا کریمی

شعری از ندا کریمی

تو از تنهایی یک زن در دنیا چه می‌دانی؟تو از احساس پوچ آدمی تنها چه می‌دانی؟ نمی‌بیند کسی محدودیت‌های جهانم راتو از ماهی میان تنگ در دریا، چه می‌دانی؟ برایم...

شعری از میلاد طبخی

شعری از میلاد طبخی

در من، زنی که کرده مرا سخت کیش و ماتدر من، زنی که گم شده با بوی خاطراتدر من، زنی که مانده و رفته؛ به احتیاط!در من، زنی نشسته در...

سحابی خاکستری از محمد مختاری

سحابی خاکستری

آغاز شد سحابی خاکستریو ماه من هنوزچشم مرا به روشنی آب می‌شناسد.چتری گشوده داشته است این سحرگاه که درهم پیچیده استو لا به لای خاطره ابری‌اش ستاره و ماه.هر کس به...

شعر وهم از محمد مختاری

شعر وهم

به کار خویشتن ایثارینمی‌شناسد باران.و خوشه‌های سنبله بر خاک و آدمینثار می‌شود.تو بر کرانه‌ی عالمدرون خویش به یغما فتاده‌ایکه « ز این هزار هزارانیکی نگفت که بر شانه‌ات چه می‌گذرد.»به...

شعر شب‌بیداران از احمد شاملو

شعر شب‌بیداران، از دفتر مدایح بی‌صله

همه شب حیرانش بودم،حیرانِ شهرِ بیدارکه پیسوزِ چشمانش می‌سوخت واندیشه‌ی خوابش به سر نبود و نجوای اورادش                    لَخت لَختآسمانِ سیاه را می‌انباشتچون لَتِرمَه باتلاقی‌دمه بوناک                                         که فضا را. حیران بودم...