آسمان شکسته

آسمان شکسته مائده عابدیان

چگونه باید سپید بنویسم؟

رنگ جدیدی است

به روی هرچه از انفجار

باقی نمانده است؛

رنگی سرد

که آبی نیست

ولی تشنه است

و اصلا سبز نیست و کدرتر از آن است که قرمز باشد

خاکی نه

خاک خاک خالی که بر سرت بریزی و

فکر نکنی

به روشنی روزهایی

که با صداهای صبح‌آمیز بیدار می‌شدی،

بغض گنجشک‌ها

آوازشان را تیز نکرده بود،

و خودش هم خبر نداشت

کی قرار است ستاره‌ها و شیشه‌ها را هزار تکه کند

جنگ!

تا ناگهان پناه ببرد

به درون آینه‌های شکسته

و از هر گوشه نگاهم کند

دنبال لباس‌هایش بگردد

شناسنامه‌اش را از خودش جدا نکند

و دور و دورتر شود

من،

که نمی‌دانست

از پنجره‌ها و از آسمان هم

می‌شود ترسید


مائده عابدیان

کلمات وب‌سایت

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *