شاگرد
در زبان پهلوی اَشا کَرت خوانده می شود یعنی انجام دهنده اَشا یا راستی ، پاکی ،درستی است. بر اساس فرهنگ کهن شاگرد از دو کلمه “شا” و ” گرد” تشکیل شده است. شا مخفف کلمه شاد می باشد و گرد به معنای دور استاد گرد شدن است پس در مجموع به معنای با حالی شاد گرد استاد جهت آموزش جمع شدن است. برخی شا را مخفف شاه می دانند و در واقع به استاد لقب شاهی می دهند. بنابراین شاگرد همان گرد استاد جمع شدن و راستی ودرستی آموختن است.
یک نظر
ممنون میشم منابعی که برای بخش «ریشه کلمات»استفاده میکنید رو هم معرفی کنید.