سیمرغ
نام این مرغ در اوستا مِرِغوسَئِنَه آمده که مرغی فراخبال است؛ چنانکه در پرواز خود پهنای کوه را فرامیگیرد… .
نام سیمرغ در سانسکریت سیِنا بهمعنی شاهین است و با شاهین فارسی از یک ریشه است. کلمهٔ سَئِنَه یک بار بههمراهی مِرِهغو در اوستا به کار رفته و بار دیگر تنها استعمال شدهاست. بهعلاوه، سئنه در اوستا نام مردی پاکدین است که صد سال پیش از زرتشت زاییده شد… .
در فرهنگهای پارسی و اشعار متقدمان گاهی کلمهٔ «سیرنگ» بهجای سیمرغ به کار رفته. در فرهنگ انجمنآرای ناصری، تألیف رضاقلیخان هدایت، چنین آمدهاست: «سیرنگ، بر وزن بیرنگ، بهمعنی سیمرغ و نام حکیمی بوده بزرگ…».
در زبان پهلوی سیمرغ بهصورت سینموروو (sên-muruv) یا سنهموروک، هردو، آمدهاست. در ادبیات اسلامی «عنقا» جای سیمرغ را گرفته و مانند وی باشگاه او در کوه قاف است. عنقا در عربی بهمعنی «درازگردن» است. کلمهٔ عنقا در زبانهای سامیِ پیش از اسلام نیز آمدهاست؛ چنانکه بهصورت جمع در عبری قدیم «عناقیم» آمده که بهمعنی گردندرازان است.