آمازونها
که آن شهر یکسر زنان داشتند
کسی بر در شهر نگذاشتند
سوی راست پستان چون آنِ زنان
چو گشتی دوان نار بر بر زنان
سوی چپ به کردار پوینده مرد
که جوشن بپوشد به روز نبرد
سکندر ز منزل سپه برگرفت
ز کار زنان مانده اندر شگفت
به احتمال بسیار زیاد، این ابیات توصیف گروهی از زنان جنگاور موسوم به آمازونهاست. اینان زنانی ظاهرا سکایی بودند که پستان راست خود را میبریدند و جای آن را میسوزاندند تا بتوانند به آسانی تیراندازی کنند و گویا هنر اصلی نبردشان نیز همان کمانکشی بوده است. آمازونها مردان را به شهر و محل زندگی خود راه نمیدادند و فقط در زمان معین با آنها در میآمیختند و اگر فرزندشان دختر بود او را نگهمیداشتند و به شیوه خود میپروردند. در دیگر گزارشهای تاریخی_داستانیِ مربوط به اسکندر نیز دیدار ملکه آمازونها به نام تریس تالیس و همراهانش با اسکندر آمده است. از این زنان جنگجو در گرشاسپنامه هم یاد شده است.
شاهنامه